پارت یکم :

«فصل اول»
«طلوعی سیاه»
شنبه بیست و پنج نوامبر سال دو هزار و بیست... آتلانتا، ایالت جوجیا، ایالت متحده‌ی آمریکا... ساعت سه و نیم بامداد...
- این یکی چنده؟
سکوت سنگینی فضا را در برگرفت. فروشنده به چشمانم نگاه نکرد. تنها چیزی که از او می‌دیدم، لرزش دست‌هایش بود که ناخ

با عرض پوزش، به اطلاع شما می‌رسانیم که انتشار قسمت‌های جدید این رمان متوقف شده و در حال حاضر امکان مطالعه‌ی آن وجود ندارد

مطالعه‌ی این پارت کمتر از ۴ دقیقه زمان میبرد.

این پارت ۹۶ روز پیش تقدیم شما شده است.
نظر خود را ارسال کنید
ارسال نظر برای این رمان قفل شده است
آخرین نظرات ارسال شده
  • سوگند

    0

    عالی بود ❤️❤️😁😁😁❤️❤️❤️

    ۲ ماه پیش
  • زهرا

    0

    واییییییی دارم از خوشحالی بال درمیارم

    ۲ ماه پیش
  • الان

    0

    عالللللللییییییی

    ۲ ماه پیش
  • کوثر

    0

    حالاکه میبینم خوبه

    ۳ ماه پیش
  • ثریا

    0

    👋🏻من جلد قبل رو نخوندم ممکنه اینجا داستان رو متوجه نشم یا کاملا داستانش جداس🧐

    ۳ ماه پیش
  • ملیکا کاظمی | نویسنده رمان

    داستان ها بهم مربوطن عزیزم ولی اگر اینجوری راحت‌تری خب، امیدوارم جلد دوم به نگاهت خوش بشینه

    ۳ ماه پیش
  • sky

    0

    به نظر جالب میاد! لذت بردم❤

    ۳ ماه پیش
  • ملیکا کاظمی | نویسنده رمان

    خوشحالم که خوشت اومده زیبا. ❤️

    ۳ ماه پیش
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.